روز بعد تولدت که از بیمارستان مرخص شدی بردیمت درمانگاه بابل برای واکسنت بعد که آوردیمت خونه اون شب تا صبح گریه کردی اون شب نمی دونستیم گریت برا چیه چند روز بعد که دوخمر خوبی شدی و گریت کم شد فهمیدیم که اون شب بخاطره گرمای بیش از حد خونه بود که گریه میکردی ...
عزیزم اون لحظه ای که به دنیا اومدیبه خاطر بیهوشی مامان بیحال شدی از ساعت 13:10 گذاشتنت توی دستگاه تا ساعت چهار که آوردنت ببینن میتونی شیر بخوری یا نه,وقتی شروع به شیر خوردن کردی خوشحال شدیم و دوباره تا 5 صبح فردا تو دستگاه بودی و برای شیر خوردن چند بار آوردنت و از ساعت 5 به بعدلباستو پوشیدن و تورو آوردن تو اوتاق. ...